معنی گوشت فروش در فرهنگ فارسی عمید

کسی که گوشت گاو و گوسفند می فروشد، قصاب

معنی گوشت فروش در لغت نامه دهخدا

که گوشت فروشد. قصاب. (ناظم الاطباء). لَحّام. (ملخص اللّغات حسن خطیب کرمانی) (منتهی الارب)

آنکه گوشت فروشد قصاب

فرهنگ فارسی عمید

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

فروشندۀ پوست، کسی که پوست های دباغی شدۀ حیوانات را می فروشد

(اَ سَن ن)

آن که پوست فروشد. جلّودی، فرّاء، صرّام

(خِ فُ)

آنکه خشت فروشد. لبان

عمل و شغل گوشت فروش قصابی، دکان و محل گوشت فروشی قصابی

آنکه پوست فروشد فراء، پوست پیرا چرمگر صرام

آنکه گوهر فروشد گوهری جواهری

کسی که گردو فروشد گردو فروش